جنگ
جنگ وضعیتی از نزاع خشونتبار درازمدت و گسترده است که شامل دو یا تعداد بیشتری از گروههای انسانی میشود که عموماً تحت فرمان حکومت هستند. جنگ به منظور حل مناقشات سرزمینی و سایر ستیزها، به عنوان جنگ تهاجمی به قصد فتح سرزمینی یا غارت منابع، به عنوان دفاع ملی یا به منظور فرونشاندن فعالیتهای جداییطلبانهٔ بخشی از ملت انجام میشود.
از زمان انقلاب صنعتی، مرگبار بودن جنگ به شیوه نوین پیوسته افزایش یافتهاست. تلفات جنگ جهانی اول بیش از ۴۰ میلیون و تلفات جنگ جهانی دوم بیش از ۷۰ میلیون نفر بود.

با این وجود عدهای باور دارند که مرگهای واقعی بر اثر جنگ در مقایسه با سدهٔ گذشته کاهش یافتهاست. لاورنس اچ. کیلی، استاد دانشگاه در دانشگاه ایلینوی، در «جنگ پیش از تمدن» محاسبه کردهاست که %۸۷ از جوامع قبیلهای سالانه بیش از یک بار را در حال جنگ بودهاند و تقریباً %۶۵ از آنها به طور دائم در حال جنگیدن بودهاند. آمار برخوردهای متعدد رودررو که از ویژگیهای جنگهای محلی است، نرخ تلفاتی بالغ بر %۶۰ جنگجویان را در مقایسه با %۱ از جنگجویان در جنگ معمولی مدرن بدست میدهد.
استفن پینکر با این موضوع موافق است و مینویسد که «در خشونت قبیلهای، رویاروییها مکررتر، درصدی از مردان جمعیت که میجنگیدند بیشتر و نسبت تعداد مرگ به هر پیکار بالاتر بود».جرد دیاموند در کتابهایش «تفنگ هاً،»اسلحهٔ میکروب و فولاد«و»شامپانزه سوم" که مفتخر به دریافت جایزه گردیدهاند، شواهد جامعه شناسی و انسان شناسی برای ظهور جنگ گسترده مدرن در نتیجهٔ پیشرفتها در تکنولوژی و شهرهای مستقل ارائه میکند. ظهور کشاورزی، منجر به افزایش معنی داری در تعداد افرادی که یک ناحیه میتواند تامین کند نسبت به جوامع شکارچی-جمع آوری کننده گردید که به توسعهٔ طبقات ویژهای همچون سربازان یا سازنندگان سلاح انجامید. از سوی دیگر، درگیریهای قبیلهای در جوامع شکارچی-گردآور معمولاً به جای پیروزیهای سرزمینی یا برده داری منجر به قتلعام دسته جمعی دشمنان (شاید غیر از زنان در سن باروری) میشد. احتمالاً به خاطر آنکه تعداد افراد شکارچی-جمع کننده کفاف تاسیس امپراتوری را نمیداد.
ایدئولوژی مذهبی و سیاسی
خشونت مذهبی نظریه پردازان مذهبی و سیاسی عامل خشونتهای غیر شخصی در طول تاریخ بودهاند.ایدئولوگها معمولاً به غلط دیگران را به خشونت متهم میکنند، مانند تهمت بسیار قدیمی خون آشامی به یهودیان، اتهامات قرون وسطایی به زنان در مورد جادوگری، کاریکاتورهایی از مردان سیاه پوست که آنها را به صورت «وحشیهای خشن» به تصویر میکشید و منجر به این شد که توجیهی برای قوانین جیم کرو در اواخر قرن ۱۹ در آمریکا فراهم آورد و اتهامات عصر جدید به مالکین مراکز نگهداری روزانه و دیگران مبنی بر آزار و اذیت با آداب شیطان پرستانه.هم پشتیبانان و هم مخالفان جنگ علیه تروریسم در قرن ۲۱ام به آن به عنوان جنگی ایدئولوژیک و مذهبی مینگرند.ویتوریو بوفاچی دو مفهوم متفاوت امروزی را از خشونت توصیف میکند، یکی «عقیدهٔ مینیمالیستی» از خشونت به عنوان عمل عمدی نیروی افراطی یا ویرانگر و دیگری «مفهوم مشروح» که شامل نقض حقوق از جمله لیست بلندی از نیازهای انسانی میشود.
مخالفان نظام سرمایه داری بر این نکته پافشاری میکنند که خشونت در ذات نظام سرمایه داری است. آنها باور دارند که مالکیت خصوصی، بهره و سود تنها به این دلیل دوام میآورند که خشونت پلیس از آنها دفاع میکند و همچنین اینکه اقتصادهای سرمایه داری به جنگ برای گسترده شدن نیازمندند.آنها ممکن است از عبارت «خشونت ساختاری» برای توصیف روشهای نظام مندی که نظام اجتماعی یا نهاد فرضی افراد را با جلوگیری از ارضای نیازهای اولیهشان به آهستگی میکشد، برای مثال مرگهایی ناشی از بیماریها به خاطر نبود دارو.طرفداران بازار آزاد استدلال میکند که دخالت خشونت بار قوانین حکومتی در بازارها منشا بسیاری از مشکلاتی است که مخالفان نظام سرمایهداری به خشونت ساختاری نسبت میدهند فرانتس فانون خشونت کلونیسم استعمارگرایی را به نقد کشید و درموذد پاسخ به خشونت در «قربانیان استعمار» نوشت. در طول تاریخ، بیشتر ادیان و افرادی مانند ماهاتما گاندی پند دادهاند که افراد قادر به نابود کردن خشونت و تنظیم جوامعی از طریق روشهایی غیر خشونت بار هستند. خود گاندی یکبار نوشت: «جامعهای که بر اساس روشهای کاملاً غیر خشونت بار تنظیم و هدایت شود ناب ترین آنارشی خواهد بود». نظریه پردازان مدرن سیاسی که نظرات مشابهی دارند شامل طیفی از صلح طلبان اراده گرا، همزیستی طلبان، آنارشیستها و طرفداران آزادی فردی است.
سلامت و پیشگیری
مرکز کنترل بیماری و پیشگیری (CDC) خشونت را اینگونه تعریف میکند«صدمهای که به طور عمدی وارد شده باشد» که شامل ضرب و جرح، همچنین «دخالتهای قانونی و آسیب به خود» میشود.مرکز بهداشت جهانی (""WHO) در اولین «گزارش جهانی در مورد خشونت و سلامت» خشونت را تحت عنوان «استفادهٔ عامدانه از نیروی جسمی یا قدرت، به صورت تهدید آمیز یا واقعی، علیه خود، دیگری یا گروه یا جامعهای، که موجب آسیب، مرگ، آسیب روانی، عقب افتادگی رشد یا محرومیت میشود یا احتمال این رخدادها را بسیار بالا میبرد» WHO تخمین میزند که هر سال تقریباً ۱٫۶ میلیون زندگی در سراسر جهان به خاطر خشونت از دست میرود. خشونت در میان عوامل پیشرو در دلایل مرگ برای افراد ۴۴-۱۵ به خصوص مردان است. تخمینهای اخیر پیرامون قتل سالانه در کشورهای گوناگون شامل موارد ذیل میشود:۵۵۰۰۰ قتل در برزیل، ۲۵۰۰۰ قتل در کمبیا، ۲۰۰۰۰ قتل در آفرقای جنوبی، ۱۵۰۰۰ قتل در مکزیک، ۱۴۰۰۰ قتل در ایالات متحده آمریکا، ۱۱۰۰۰قتل در ونزوئلا، ۱۶۰۰ قتل در جامائیکا، ۱۰۰۰ قتل در فرانسه، ۵۰۰ قتل در کانادا، ۳۰۰ قتل در شیلی.
تحلیل خشونت
از زاویهٔ اثرپذیری و اثرگذاری
از زاویهٔ اثرپذیری و اثرگذاری میتوان خشونت را به چند دسته تقسیم نمود:
فاعل خشونت میورزد اما این رفتار، از جانب مفعول خشونت تفسیر نمیشود با این وجود مفعول از آن آسیب میبیند.
فاعل خشونت میورزد اما این رفتار، از جانب مفعول نه خشونت تفسیر میشود و نه مفعول از آن آسیب نمیبیند.
فاعل خشونت میورزد اما مفعول با اینکه آن را خشونت تفسیر میکند، از آن آسیبی نمیبیند.
فاعل خشونت میورزد و مفعول نیز آن را خشونت تفسیر میکند و از آن آسیب میبیند.
فاعل خشونت نمیورزد اما این رفتار از سوی مفعول خشونت تفسیر میشود.
از نظر شکل بروز
از نظر شکل بروز نگاهی دیگر رفتار خشونت آمیز را میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
خشونت عریان
خشونت پنهان
خشونت نمادین
از نظر سطح آگاهی
از نظر سطح آگاهی فاعل هنگام اقدام به خشونت، میتوان رفتار خشونت آمیز را به سه دسته تقسیم نمود:
خشونت آگاهانه
خشونت ناآگاهانه
خشونت ناخواسته
از نظر کیفیت آسیبپذیری
خشونتها را میتوان از زاویهٔ کیفیت آسیب نیز به دو دسته تقسیم کرد:
خشونت روانی (روحی)
خشونت تنانی (جسمانی)
البته هیچگاه مرز کاملاً ْمشخصی میان این دو نوع خشونت وجود ندارد.
شکنجه
شکنجه بر اساس ماده یکم کنوانسیون منع شکنجه سازمان ملل متحد (۱۹۸۴) اینطور تعریف میشود: هر عملی که به واسطهٔ آن و تعمدا درد و رنجی شدید، خواه جسمی یا روحی، بر فرد اعمال شود، آن هم برای اهدافی چون کسب اطلاعات یا اعتراف گیری از او یا از یک شخص ثالث، یا با هدف تنبیه او به دلیل انجام عملی که او یا شخص ثالثی مرتکب شده، یا مظنون به ارتکاب آن است، یا با هدف ارعاب و واداشتن او یا شخص ثالث (به انجام کاری)، و بنابر دلایل تبعیض آمیز از هر نوع [شکنجه محسوب میشود]، به ویژه هنگامی که چنین درد و رنجی از سوی یک مقام یا فرد دیگری برخوردار از سمتی رسمی یا به تحریک یا رضایت یا قبول وی اعمال شده باشد. شکنجه شامل درد و رنجی که صرفا منبعث از احکام قانونی یا ذاتی این احکام و یا بخشی از آنها باشد، نیست.
تاریخچه شکنجه
در طول تاریخ، عنصر شکنجه از جمله مهمترین وسایل ایجاد رعب و وحشت در میان مردم از حکومتها و نظامهای مختلف جامعه بشری بوده که هنوز هم این روشهای قرون وسطائی در برخی کشورهای جهان ادامه دارد.
در دوران جمهوری رم، گواهی برده قبل از شکنجه ارزشی نداشت و آن برده ابتدا حتماً باید شکنجه میگشت تا در زیر شکنجه به واقعیت اعتراف کند و بعد ممکن بود از شهادتش در دادگاه استفاده شود.
پیامبران و افراد مورد احترام مذهبی مشهوری از جمله در دین مسیحیت عیسی مسیح، مریم مجدلیه و در دین اسلام سمیه دختر خباب (اولین شهید اسلام/ مادر عمار) و یاسر پسر عمار (دومین شهید اسلام/ پدر عمار) از دیگر قربانیان شکنجه هستند.
در تاریخ ایران میتوان از مازیار، بابک خرمدین، محمد علی رجایی، محمد کامرانی نام برد که در طول زندگیشان مورد شکنجه قرار گرفتند.
در طول تاریخ، فلاسفه و دانشمندان مشهوری از جمله ارسطو، گالیله و فرانسیس بیکن از مشهورترین قربانیان شکنجه دولتی هستند که توسط نظامهای وقت و بعضا توتالیته مذهبی و در دادگاههای قرون وسطائی به زیر دستگاه شکنجه سپرده میشدند.
در دوران فرمانروایی مطلق کلیسای کاتولیک در اروپا، بسیاری در دادگاههای تفتیش عقاید متهم به ارتداد، شرک و جادوگری میشدند. این افراد ابتدا محکوم به تحمل شکنجه و نهایتا اعدام به صورتهای بسیار غیر انسانی میگشتند.
نهایتا پاپ ژان پل دوم، با تایید دوره مشهور به «جنایات کلیسا» برای نخستینبار در تاریخ کلیسای کاتولیک، با «اشتباه» خواندن بیش از یکصد عمل کلیسا در آن دوران، از قربانیان شکنجه و مردم جهان عذرخواهی کرد.
اعدام
اِعدام نوعی کیفر و مجازات و به عبارتی دیگر اشد مجازات برای محکوم است. این کیفر یکی از موارد پیش بینی شده در قانون برخی کشورهاست که در آن به حکم قانون و بر اساس حکم دادگاه -عمومی، جنایی، نظامی و غیره- زندگی یک انسان سلب میشود.عربستان سعودی، چین، آمریکا، عراق و ایران دارای بالاترین آمار اعدام در جهان هستند.
در کشورهای گوناگون
درگذشته اعدام در کشورهای بسیاری از جهان انجام میشد. امروزه اما تعداد زیادی از کشورها این روش مجازات را برچیدهاند و یا کمتر آن را به اجرا در میآورند. فشارهای افکار همگانی و سازمانهای مدافع حقوق بشر در کاهش صدور مجازات اعدام و یا کنار گذاشتن آن دخیل بودهاند. بعضی کشورهای جهان از راه برگزاری همهپرسی، اعدام را از قوانین قضایی خود برداشتهاند.
در میان کشورهای صنعتی و پیشرفته جهان، تنها ایالات متحده و ژاپن به اجرای اعدام ادامه دادهاند. در آغاز سال ۲۰۱۳ میلادی، تعداد ۱۳۰ نفر در ژاپن در فهرست اعدام بودند. ژاپن این افراد را در گروههای چندنفره اعدام میکند و اجرای این مجازات در میان بیش از ۸۰ درصد مردم آن کشور هوادار دارد.
مخالفین و منتقدین اعدام
دهم اکتبر روز جهانی مبارزه برای لغو اعدام است.
اعدام از دیدگاه اسلام
در دین اسلام جزای قتل قصاص است. سوره بقره ایه ۱۷۸ در حقوق اسلامی (وبخصوص حقوق ایران) میتوان بجای اعدام از مجازاتهای سالب حیات نیز استفاده کردکه به بخشهای مختلفی قابل تقسیم است: حقوق دانان ایرانی غالباً به جای لفظ اعدام، در مواردی که شخصی بواسطه کشتن دیگری به مجازات سلب حیات محکوم شده، از لفظ قصاص استفاده میکنند. لفظ اعدام در نزد حقوقدانان ایران، مجازاتی است که جهت جرایمی چون محاربه و... بکار میرود. از نظرشکلی شاید شیوه اجرای قصاص و اعدام یکسان باشد اما تفاوت مهم این دو را میتوان در مواردی چون قابل گذشت بودن قصاص در قتل عمد و غیر قابل گذشت بودن اعدام در مواردی همانند محاربه جستجو کرد. بعنوان نمونه اگر شخصی مرتکب قتل شخص دیگری شود که در دادگاه قابل اثبات باشد وی به قصاص محکوم میگردد که بر سه بخش است که انتخاب هر یک جزو حقوق خانواده مقتول میباشد. انتخاب نخست بخشش فرد قاتل و گذشت (عفو)، انتخاب دوم دریافت دیه و انتخاب سوم سلب حیات از قاتل (اعدام) است.
انواع اعدام
دار زدن
تیرباران
سوزاندن در آتش
زنده به گور کردن
سر بریدن
سنگسار
اتاق گاز
تزریق سم
خفه کردن
صندلی الکتریکی
گیوتین
شمع آجین
گردنآویزی
گردنآویزی عمل شکنجه و اعدام به وسیله انداختن یک تایر لاستیکی پر از بنزین به دور سینه و بازوان قربانی و آتش زدن آن است. تا ۲۰ دقیقه طول میکشد تا قربانی بمیرد و در طی آن دچار سوختگیهای شدید میشود.
در آفریقای جنوبی
این عمل در جریان آشوبهای سیاهان آفریقای جنوبی در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به روش رایجی برای زجر کش کردن تبدیل شد. اولین مورد ثبت شدهٔ آن در ۲۳ مارس ۱۹۸۵ قتل هنگامی رخ داد که هواداران سیاه کنگره ملی آفریقا یک عضو سیاه شورا را که متهم به همکاری با سفیدها بود کشتند.
محکومیت به گردنآویزی گاهی توسط «دادگاههای خلق» برپاشده در شهرکهای سیاه به منظور اعمال نظام قضایی آنها علیه «مجرمین متهم» اجرا میشد. این اقدامات معمولاً به نام کنگره ملی آفریقا انجام میشد. حتی وینی ماندلا، همسر وقت نلسون ماندلای زندانی، و از اعضای ارشد کنگره بیانیههایی در تایید استفاده از آن صادر کرد.کنگره ملی آفریقا رسماً این عمل را محکوم کرد.
خفه کردن
به عملی که با گرفتن گلو قربانی موجب نرسیدن خون به مغز یا نرسیدن هوا به ریهها میشود خفه کردن گویند.
keywords : ام جی،سایت ام جی شاپ،ام جی شاپ
جنگ وضعیتی از نزاع خشونتبار درازمدت و گسترده است که شامل دو یا تعداد بیشتری از گروههای انسانی میشود که عموماً تحت فرمان حکومت هستند. جنگ به منظور حل مناقشات سرزمینی و سایر ستیزها، به عنوان جنگ تهاجمی به قصد فتح سرزمینی یا غارت منابع، به عنوان دفاع ملی یا به منظور فرونشاندن فعالیتهای جداییطلبانهٔ بخشی از ملت انجام میشود.
از زمان انقلاب صنعتی، مرگبار بودن جنگ به شیوه نوین پیوسته افزایش یافتهاست. تلفات جنگ جهانی اول بیش از ۴۰ میلیون و تلفات جنگ جهانی دوم بیش از ۷۰ میلیون نفر بود.

با این وجود عدهای باور دارند که مرگهای واقعی بر اثر جنگ در مقایسه با سدهٔ گذشته کاهش یافتهاست. لاورنس اچ. کیلی، استاد دانشگاه در دانشگاه ایلینوی، در «جنگ پیش از تمدن» محاسبه کردهاست که %۸۷ از جوامع قبیلهای سالانه بیش از یک بار را در حال جنگ بودهاند و تقریباً %۶۵ از آنها به طور دائم در حال جنگیدن بودهاند. آمار برخوردهای متعدد رودررو که از ویژگیهای جنگهای محلی است، نرخ تلفاتی بالغ بر %۶۰ جنگجویان را در مقایسه با %۱ از جنگجویان در جنگ معمولی مدرن بدست میدهد.
استفن پینکر با این موضوع موافق است و مینویسد که «در خشونت قبیلهای، رویاروییها مکررتر، درصدی از مردان جمعیت که میجنگیدند بیشتر و نسبت تعداد مرگ به هر پیکار بالاتر بود».جرد دیاموند در کتابهایش «تفنگ هاً،»اسلحهٔ میکروب و فولاد«و»شامپانزه سوم" که مفتخر به دریافت جایزه گردیدهاند، شواهد جامعه شناسی و انسان شناسی برای ظهور جنگ گسترده مدرن در نتیجهٔ پیشرفتها در تکنولوژی و شهرهای مستقل ارائه میکند. ظهور کشاورزی، منجر به افزایش معنی داری در تعداد افرادی که یک ناحیه میتواند تامین کند نسبت به جوامع شکارچی-جمع آوری کننده گردید که به توسعهٔ طبقات ویژهای همچون سربازان یا سازنندگان سلاح انجامید. از سوی دیگر، درگیریهای قبیلهای در جوامع شکارچی-گردآور معمولاً به جای پیروزیهای سرزمینی یا برده داری منجر به قتلعام دسته جمعی دشمنان (شاید غیر از زنان در سن باروری) میشد. احتمالاً به خاطر آنکه تعداد افراد شکارچی-جمع کننده کفاف تاسیس امپراتوری را نمیداد.
ایدئولوژی مذهبی و سیاسی
خشونت مذهبی نظریه پردازان مذهبی و سیاسی عامل خشونتهای غیر شخصی در طول تاریخ بودهاند.ایدئولوگها معمولاً به غلط دیگران را به خشونت متهم میکنند، مانند تهمت بسیار قدیمی خون آشامی به یهودیان، اتهامات قرون وسطایی به زنان در مورد جادوگری، کاریکاتورهایی از مردان سیاه پوست که آنها را به صورت «وحشیهای خشن» به تصویر میکشید و منجر به این شد که توجیهی برای قوانین جیم کرو در اواخر قرن ۱۹ در آمریکا فراهم آورد و اتهامات عصر جدید به مالکین مراکز نگهداری روزانه و دیگران مبنی بر آزار و اذیت با آداب شیطان پرستانه.هم پشتیبانان و هم مخالفان جنگ علیه تروریسم در قرن ۲۱ام به آن به عنوان جنگی ایدئولوژیک و مذهبی مینگرند.ویتوریو بوفاچی دو مفهوم متفاوت امروزی را از خشونت توصیف میکند، یکی «عقیدهٔ مینیمالیستی» از خشونت به عنوان عمل عمدی نیروی افراطی یا ویرانگر و دیگری «مفهوم مشروح» که شامل نقض حقوق از جمله لیست بلندی از نیازهای انسانی میشود.
مخالفان نظام سرمایه داری بر این نکته پافشاری میکنند که خشونت در ذات نظام سرمایه داری است. آنها باور دارند که مالکیت خصوصی، بهره و سود تنها به این دلیل دوام میآورند که خشونت پلیس از آنها دفاع میکند و همچنین اینکه اقتصادهای سرمایه داری به جنگ برای گسترده شدن نیازمندند.آنها ممکن است از عبارت «خشونت ساختاری» برای توصیف روشهای نظام مندی که نظام اجتماعی یا نهاد فرضی افراد را با جلوگیری از ارضای نیازهای اولیهشان به آهستگی میکشد، برای مثال مرگهایی ناشی از بیماریها به خاطر نبود دارو.طرفداران بازار آزاد استدلال میکند که دخالت خشونت بار قوانین حکومتی در بازارها منشا بسیاری از مشکلاتی است که مخالفان نظام سرمایهداری به خشونت ساختاری نسبت میدهند فرانتس فانون خشونت کلونیسم استعمارگرایی را به نقد کشید و درموذد پاسخ به خشونت در «قربانیان استعمار» نوشت. در طول تاریخ، بیشتر ادیان و افرادی مانند ماهاتما گاندی پند دادهاند که افراد قادر به نابود کردن خشونت و تنظیم جوامعی از طریق روشهایی غیر خشونت بار هستند. خود گاندی یکبار نوشت: «جامعهای که بر اساس روشهای کاملاً غیر خشونت بار تنظیم و هدایت شود ناب ترین آنارشی خواهد بود». نظریه پردازان مدرن سیاسی که نظرات مشابهی دارند شامل طیفی از صلح طلبان اراده گرا، همزیستی طلبان، آنارشیستها و طرفداران آزادی فردی است.
سلامت و پیشگیری
مرکز کنترل بیماری و پیشگیری (CDC) خشونت را اینگونه تعریف میکند«صدمهای که به طور عمدی وارد شده باشد» که شامل ضرب و جرح، همچنین «دخالتهای قانونی و آسیب به خود» میشود.مرکز بهداشت جهانی (""WHO) در اولین «گزارش جهانی در مورد خشونت و سلامت» خشونت را تحت عنوان «استفادهٔ عامدانه از نیروی جسمی یا قدرت، به صورت تهدید آمیز یا واقعی، علیه خود، دیگری یا گروه یا جامعهای، که موجب آسیب، مرگ، آسیب روانی، عقب افتادگی رشد یا محرومیت میشود یا احتمال این رخدادها را بسیار بالا میبرد» WHO تخمین میزند که هر سال تقریباً ۱٫۶ میلیون زندگی در سراسر جهان به خاطر خشونت از دست میرود. خشونت در میان عوامل پیشرو در دلایل مرگ برای افراد ۴۴-۱۵ به خصوص مردان است. تخمینهای اخیر پیرامون قتل سالانه در کشورهای گوناگون شامل موارد ذیل میشود:۵۵۰۰۰ قتل در برزیل، ۲۵۰۰۰ قتل در کمبیا، ۲۰۰۰۰ قتل در آفرقای جنوبی، ۱۵۰۰۰ قتل در مکزیک، ۱۴۰۰۰ قتل در ایالات متحده آمریکا، ۱۱۰۰۰قتل در ونزوئلا، ۱۶۰۰ قتل در جامائیکا، ۱۰۰۰ قتل در فرانسه، ۵۰۰ قتل در کانادا، ۳۰۰ قتل در شیلی.
تحلیل خشونت
از زاویهٔ اثرپذیری و اثرگذاری
از زاویهٔ اثرپذیری و اثرگذاری میتوان خشونت را به چند دسته تقسیم نمود:
فاعل خشونت میورزد اما این رفتار، از جانب مفعول خشونت تفسیر نمیشود با این وجود مفعول از آن آسیب میبیند.
فاعل خشونت میورزد اما این رفتار، از جانب مفعول نه خشونت تفسیر میشود و نه مفعول از آن آسیب نمیبیند.
فاعل خشونت میورزد اما مفعول با اینکه آن را خشونت تفسیر میکند، از آن آسیبی نمیبیند.
فاعل خشونت میورزد و مفعول نیز آن را خشونت تفسیر میکند و از آن آسیب میبیند.
فاعل خشونت نمیورزد اما این رفتار از سوی مفعول خشونت تفسیر میشود.
از نظر شکل بروز
از نظر شکل بروز نگاهی دیگر رفتار خشونت آمیز را میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
خشونت عریان
خشونت پنهان
خشونت نمادین
از نظر سطح آگاهی
از نظر سطح آگاهی فاعل هنگام اقدام به خشونت، میتوان رفتار خشونت آمیز را به سه دسته تقسیم نمود:
خشونت آگاهانه
خشونت ناآگاهانه
خشونت ناخواسته
از نظر کیفیت آسیبپذیری
خشونتها را میتوان از زاویهٔ کیفیت آسیب نیز به دو دسته تقسیم کرد:
خشونت روانی (روحی)
خشونت تنانی (جسمانی)
البته هیچگاه مرز کاملاً ْمشخصی میان این دو نوع خشونت وجود ندارد.
شکنجه
شکنجه بر اساس ماده یکم کنوانسیون منع شکنجه سازمان ملل متحد (۱۹۸۴) اینطور تعریف میشود: هر عملی که به واسطهٔ آن و تعمدا درد و رنجی شدید، خواه جسمی یا روحی، بر فرد اعمال شود، آن هم برای اهدافی چون کسب اطلاعات یا اعتراف گیری از او یا از یک شخص ثالث، یا با هدف تنبیه او به دلیل انجام عملی که او یا شخص ثالثی مرتکب شده، یا مظنون به ارتکاب آن است، یا با هدف ارعاب و واداشتن او یا شخص ثالث (به انجام کاری)، و بنابر دلایل تبعیض آمیز از هر نوع [شکنجه محسوب میشود]، به ویژه هنگامی که چنین درد و رنجی از سوی یک مقام یا فرد دیگری برخوردار از سمتی رسمی یا به تحریک یا رضایت یا قبول وی اعمال شده باشد. شکنجه شامل درد و رنجی که صرفا منبعث از احکام قانونی یا ذاتی این احکام و یا بخشی از آنها باشد، نیست.
تاریخچه شکنجه
در طول تاریخ، عنصر شکنجه از جمله مهمترین وسایل ایجاد رعب و وحشت در میان مردم از حکومتها و نظامهای مختلف جامعه بشری بوده که هنوز هم این روشهای قرون وسطائی در برخی کشورهای جهان ادامه دارد.
در دوران جمهوری رم، گواهی برده قبل از شکنجه ارزشی نداشت و آن برده ابتدا حتماً باید شکنجه میگشت تا در زیر شکنجه به واقعیت اعتراف کند و بعد ممکن بود از شهادتش در دادگاه استفاده شود.
پیامبران و افراد مورد احترام مذهبی مشهوری از جمله در دین مسیحیت عیسی مسیح، مریم مجدلیه و در دین اسلام سمیه دختر خباب (اولین شهید اسلام/ مادر عمار) و یاسر پسر عمار (دومین شهید اسلام/ پدر عمار) از دیگر قربانیان شکنجه هستند.
در تاریخ ایران میتوان از مازیار، بابک خرمدین، محمد علی رجایی، محمد کامرانی نام برد که در طول زندگیشان مورد شکنجه قرار گرفتند.
در طول تاریخ، فلاسفه و دانشمندان مشهوری از جمله ارسطو، گالیله و فرانسیس بیکن از مشهورترین قربانیان شکنجه دولتی هستند که توسط نظامهای وقت و بعضا توتالیته مذهبی و در دادگاههای قرون وسطائی به زیر دستگاه شکنجه سپرده میشدند.
در دوران فرمانروایی مطلق کلیسای کاتولیک در اروپا، بسیاری در دادگاههای تفتیش عقاید متهم به ارتداد، شرک و جادوگری میشدند. این افراد ابتدا محکوم به تحمل شکنجه و نهایتا اعدام به صورتهای بسیار غیر انسانی میگشتند.
نهایتا پاپ ژان پل دوم، با تایید دوره مشهور به «جنایات کلیسا» برای نخستینبار در تاریخ کلیسای کاتولیک، با «اشتباه» خواندن بیش از یکصد عمل کلیسا در آن دوران، از قربانیان شکنجه و مردم جهان عذرخواهی کرد.
اعدام
اِعدام نوعی کیفر و مجازات و به عبارتی دیگر اشد مجازات برای محکوم است. این کیفر یکی از موارد پیش بینی شده در قانون برخی کشورهاست که در آن به حکم قانون و بر اساس حکم دادگاه -عمومی، جنایی، نظامی و غیره- زندگی یک انسان سلب میشود.عربستان سعودی، چین، آمریکا، عراق و ایران دارای بالاترین آمار اعدام در جهان هستند.
در کشورهای گوناگون
درگذشته اعدام در کشورهای بسیاری از جهان انجام میشد. امروزه اما تعداد زیادی از کشورها این روش مجازات را برچیدهاند و یا کمتر آن را به اجرا در میآورند. فشارهای افکار همگانی و سازمانهای مدافع حقوق بشر در کاهش صدور مجازات اعدام و یا کنار گذاشتن آن دخیل بودهاند. بعضی کشورهای جهان از راه برگزاری همهپرسی، اعدام را از قوانین قضایی خود برداشتهاند.
در میان کشورهای صنعتی و پیشرفته جهان، تنها ایالات متحده و ژاپن به اجرای اعدام ادامه دادهاند. در آغاز سال ۲۰۱۳ میلادی، تعداد ۱۳۰ نفر در ژاپن در فهرست اعدام بودند. ژاپن این افراد را در گروههای چندنفره اعدام میکند و اجرای این مجازات در میان بیش از ۸۰ درصد مردم آن کشور هوادار دارد.
مخالفین و منتقدین اعدام
دهم اکتبر روز جهانی مبارزه برای لغو اعدام است.
اعدام از دیدگاه اسلام
در دین اسلام جزای قتل قصاص است. سوره بقره ایه ۱۷۸ در حقوق اسلامی (وبخصوص حقوق ایران) میتوان بجای اعدام از مجازاتهای سالب حیات نیز استفاده کردکه به بخشهای مختلفی قابل تقسیم است: حقوق دانان ایرانی غالباً به جای لفظ اعدام، در مواردی که شخصی بواسطه کشتن دیگری به مجازات سلب حیات محکوم شده، از لفظ قصاص استفاده میکنند. لفظ اعدام در نزد حقوقدانان ایران، مجازاتی است که جهت جرایمی چون محاربه و... بکار میرود. از نظرشکلی شاید شیوه اجرای قصاص و اعدام یکسان باشد اما تفاوت مهم این دو را میتوان در مواردی چون قابل گذشت بودن قصاص در قتل عمد و غیر قابل گذشت بودن اعدام در مواردی همانند محاربه جستجو کرد. بعنوان نمونه اگر شخصی مرتکب قتل شخص دیگری شود که در دادگاه قابل اثبات باشد وی به قصاص محکوم میگردد که بر سه بخش است که انتخاب هر یک جزو حقوق خانواده مقتول میباشد. انتخاب نخست بخشش فرد قاتل و گذشت (عفو)، انتخاب دوم دریافت دیه و انتخاب سوم سلب حیات از قاتل (اعدام) است.
انواع اعدام
دار زدن
تیرباران
سوزاندن در آتش
زنده به گور کردن
سر بریدن
سنگسار
اتاق گاز
تزریق سم
خفه کردن
صندلی الکتریکی
گیوتین
شمع آجین
گردنآویزی
گردنآویزی عمل شکنجه و اعدام به وسیله انداختن یک تایر لاستیکی پر از بنزین به دور سینه و بازوان قربانی و آتش زدن آن است. تا ۲۰ دقیقه طول میکشد تا قربانی بمیرد و در طی آن دچار سوختگیهای شدید میشود.
در آفریقای جنوبی
این عمل در جریان آشوبهای سیاهان آفریقای جنوبی در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به روش رایجی برای زجر کش کردن تبدیل شد. اولین مورد ثبت شدهٔ آن در ۲۳ مارس ۱۹۸۵ قتل هنگامی رخ داد که هواداران سیاه کنگره ملی آفریقا یک عضو سیاه شورا را که متهم به همکاری با سفیدها بود کشتند.
محکومیت به گردنآویزی گاهی توسط «دادگاههای خلق» برپاشده در شهرکهای سیاه به منظور اعمال نظام قضایی آنها علیه «مجرمین متهم» اجرا میشد. این اقدامات معمولاً به نام کنگره ملی آفریقا انجام میشد. حتی وینی ماندلا، همسر وقت نلسون ماندلای زندانی، و از اعضای ارشد کنگره بیانیههایی در تایید استفاده از آن صادر کرد.کنگره ملی آفریقا رسماً این عمل را محکوم کرد.
خفه کردن
به عملی که با گرفتن گلو قربانی موجب نرسیدن خون به مغز یا نرسیدن هوا به ریهها میشود خفه کردن گویند.
keywords : ام جی،سایت ام جی شاپ،ام جی شاپ